کد مطلب:130016 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:126

مرثیه سرایی ام البنین
از صاحب ریاض الاحزان نقل شده است كه گفت: «ام البنین، همسر امیرالمؤمنین (ع) برای حسین (ع) عزا به پا كرد. زنان بنی هاشم نزد وی جمع شدند و برای حسین (ع) و اهل بیتش گریه می كردند». [1] .

مامقانی گوید: «از نشانه های نیروی ایمان وی... اینكه بشیر پس از ورود به مدینه هرگاه خبر مرگ یكی از چهار پسرش را به او می داد، چیزی به این مضمون می گفت: از حسین (ع) برایم بگو. پس از آنكه خبر چهار پسرش را به او داد گفت: بندهای دلم را پاره كردی، فرزندانم و هر چه در زیر آسمان است فدای حسین (ع) باد». [2] .

ابوالفرج اصفهانی گوید: «ام البنین... به بقیع می رفت و با سوز و گداز برای پسرانش گریه می كرد. مردم جمع می شدند و به گریه هایش گوش می دادند. مروان


از كسانی بود كه به این منظور می آمد. او پیوسته به نوحه سرایی او گوش می داد و گریه می كرد!».

این مطلب را علی بن محمد بن حمزه از نوفلی، از حماد بن عیسی جهنی از معاویه بن عمار از جعفر بن محمد (ع) نقل كرده است. [3] .

ابوالحسن اخفش در شرح الكامل گوید: «او هر روز به بقیع می رفت و برای او [عباس] مرثیه سرایی می كرد، فرزند عباس (ع) یعنی عبیدالله را نیز با خود می برد. مردم مدینه و از جمله مروان حكم برای شنیدن مرثیه هایش جمع می شدند و از سوز نوحه هایش به گریه می آمدند. از سروده های اوست:

ای كسی كه عباس را در هنگام حمله به فرومایگان دیدی؛

در حالی كه به دنبال او، فرزندان حیدر، آن شیران شجاع و دلاور، در حركت بودند؛

شنیده ام كه بر سر فرزندم ضربت زدند آن گاه كه دستانش را بریده بودند؛

وای بر من كه ضربت عمود سر شیر بچه ام را خم كرد؛

اگر شمشیر به دست داشتی هیچ كس به تو نزدیك نمی شد.

نیز گفته است:

وای بر تو، مرا دیگر ام البنین مخوان؛

كه شیرهای ژیان را به یادم آوری؛

من فرزندانی داشتم و مرا به آنها صدا می زدند؛

ولی اینك رگ گردنشان زده شده و كشته شده اند؛

نیزه ها بدنهایشان را قطعه قطعه كردند؛

و همه ی آنها نیزه خورده بر زمین افتادند؛

ای كاش می دانستم، آیا همان طور كه گفته اند؛

دست راست عباس قطع بود؟ [4] .



[1] رياض الاحزان، ص 60، طبق هامش شرح الاخبار، ج 3، ص 186.

[2] تنقيح المقال، ج 3، ص 70.

[3] مقاتل الطالبيين، ص 90.

[4] شرح الكامل، طبق حاشيه ي شرح الاخبار، ج 3، ص 186.